«حقوق شهروندان، ناموس حاكميت است»
دانشجو آه مضلومان را فرياد ميزند تا خواب را از چشمان مسئولان بيكفايت بربايد و تدبير عقلاني جاي خواب و خيال موهوم را بگيرد. اما متأسفانه انگار دراين ديار آنچه هميشه تكرار ميشود، تاريخ است و آنچه نه تكرار حتي يكبار هم اتفاق نميافتد، "عبرت" است. زبان غيرپاسخگو نتيجهي منطقي گوش ناشنواست.
دانشجو همچون يكي از محورهاي اساسي جامعهي مدني اين حق و شايد تكليف را دارد كه آزادانه قدرت را به چالش كشيده و خواستار اداي حقوق جامعه و پاسخگويي از جانب قدرتمندان باشد، بيگمان هرگونه مانعي برسرراه اين ارتباط دوسويه سالب مشروعيت مسببان خواهد بود.
هفت سال پيش در دولت اصلاحات اكبرمحمدي دانشجوي فعال، منتقد و معترض در حادثهي كوي دانشگاه، حاكميت محكوميتش را تحكيم بخشيد تا درس عبرتي باشد براي منتقدان و معترضان؛ اما اين زبان منتقد هرگز اعلان حقيقت را به سكوت مصلحت نفروخت و امروز با مرگ خود در دولت اصولگرا حسرت شنيدن يك "آخ" را بر دلشان گذاشت. بيترديد اين فاجعه نشان از محروم ماندن زندانيان سياسي از حقوق اوليهشان دارد و با توجه به پيشينهي اين قضايا عدم توجهي ارادهي حاكميت براي جلوگيري از تداوم اين روند مشهود است.
قوهي قضائيه از زماني كه نه در شأن يك داور بلكه در قدوقوارهي يك بازيگر در ميدان رقابت مدني و سياسي حضوريافته است، البته كه نتيجهي بازي از قبل مشخص خواهد بود. باتوجه به مرگ اكبرمحمدي و وجود سوالات و ابهامات بسيار پيرامون آن، آنچه ضرورتش غيرقابل انكار است، پاسخگويي مسئولان زندان و قوهي قضائيه در خصوص اين حادثه است، چراكه زنداني محكوم به تحمل دوران محكوميت خويش است نه تهديدهاي جاني و رواني.
اتحاديهي دموكراتيك دانشجويان كرد ضمن تسليت اين فاجعه به جامعهي دانشگاهي روشنفكران، فعالان مدني و خانوادهي محترم ايشان، خواستار پاسخگويي سريع و صريح مسئولين امر در جهت شفافسازي علت مرگ ايشان است.
اتحاديهي دموكراتيك دانشجويان كرد
9/5/1385